English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3226 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
high frequency discharge U تخلیه فرکانس بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
high frequency gas discharge breakdown U شکست تخلیه گازی فرکانس بالا
Other Matches
high frequency U فرکانس بالا
radio frequency U فرکانس بالا
h.f. U فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان فرکانس بالا
high frequency oscillation U نوسان فرکانس بالا
high frequency heating U گرمایش فرکانس بالا
high frequency pentode U پنتود فرکانس بالا
high frequency heater U گرمکن فرکانس بالا
high frequency generator U ژنراتور فرکانس بالا
high frequency choke U پیچک فرکانس بالا
high frequency furnace U کوره فرکانس بالا
high frequency circuit U مدار فرکانس بالا
high frequency cable U کابل فرکانس بالا
high frequency engineering U مهندسی فرکانس بالا
radio frequency biasing U بایاسینگ فرکانس بالا
high frequency energy U انرژی فرکانس بالا
high frequency bias U بایاس فرکانس بالا
high frequency amplification U تقویت فرکانس بالا
high frequency alternator U مولد فرکانس بالا
high frequency field U میدان فرکانس بالا
high frequency performance U رفتار فرکانس بالا
hight frequency current U جریان فرکانس بالا
high frequency transformer U مبدل فرکانس بالا
high frequency speaker U بلندگوی فرکانس بالا
first detector U یکسوساز فرکانس بالا
high frequency welding U جوشکاری فرکانس بالا
high frequency telephony U فن تلفن فرکانس بالا
high frequency voltage U ولتاژ فرکانس بالا
high frequency transistor U ترانزیستور فرکانس بالا
high frequency transmission U انتقال فرکانس بالا
high frequency resistance U مقاومت فرکانس بالا
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
high frequency range U ناحیه ی فرکانس بالا
high frequency tube U لامپ فرکانس بالا
high frequency current gain U تقویت جریان فرکانس بالا
high frequency amplification stag U طبقه تقویت فرکانس بالا
high frequency winding U سیم پیچی فرکانس بالا
high frequency electrical engineering U مهندسی برق فرکانس بالا
high frequency signal generator U سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
highfrequency measuring bridge U پل اندازه گیری فرکانس بالا
high frequency radio station U ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
high frequency palsmagenerator U مولد پلاسمای فرکانس بالا
high frequency equivalent circuit U مدار معادل فرکانس بالا
high frequency carrier cable U کابل کاریر فرکانس بالا
high frequency coil U سیم پیچ فرکانس بالا
high frequency induction furnace U کوره القایی فرکانس بالا
vhf range U ناحیه فرکانس خیلی بالا
high frequency heating equipment U تاسیسات حرارتی فرکانس بالا
high frequency conductivity U قابلیت هدایت فرکانس بالا
high frequency alternating current U جریان متناوب فرکانس بالا
high frequency sound U موج صوتی فرکانس بالا
high frequency alloy juction transistor U ترانزیستور الیاژی فرکانس بالا
high frequency amplifier U تقویت کننده فرکانس بالا
high frequency biasing U پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
high frequency induction hardening U سخت گردانی القایی فرکانس بالا
high frequency stabilized arc U قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
carriers U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
frequency division multilexing U مخابره چندتایی فرکانس استفاده از یک مسیرالکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
critical frequency U فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
fm U فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
instantaneous frequency U مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
evacuates U تخلیه
discharges U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
unloading U تخلیه
emptying U تخلیه
exhausts U تخلیه
exhaust U تخلیه
evacuation U تخلیه
discharged U تخلیه
LSD U تخلیه
depletion U تخلیه
evacuating U تخلیه
evacuated U تخلیه
evacuate U تخلیه
disembarkation U تخلیه
stripping U تخلیه
unstuffing U تخلیه
discharge U تخلیه
frequencies U فرکانس
frequency U فرکانس
low frequency U فرکانس کم
frequence U فرکانس
line frequency U فرکانس خط
discharge valve U سوپاپ تخلیه
coefficient of discharge U ضریب تخلیه
brush discharge U تخلیه جارویی
depletion area U ناحیه تخلیه
evacuated U تخلیه کردن
evacuates U تخلیه کردن
evacuate U تخلیه کردن
cooling water discharge U تخلیه اب سرد
corollary discharge U تخلیه تبعی
dejecta U تخلیه مدفوع
defecation U تخلیه شکم
debarkation net U تور تخلیه
disembark U تخلیه کردن
disembarked U تخلیه کردن
disembarking U تخلیه کردن
disembarks U تخلیه کردن
corona discharge U تخلیه کورونا
corona discharge U تخلیه الکتریکی
vacate U تخلیه کردن
abreaction U تخلیه هیجانی
catharsis U تخلیه هیجانی
unloads U تخلیه کردن
unloaded U تخلیه کردن
unload U تخلیه کردن
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
air evacuation U تخلیه هوایی
vacating U تخلیه کردن
evacuating U تخلیه کردن
chain of evacuation U سیستم تخلیه
blow off U شیر تخلیه
battlefield evacuation U تخلیه پزشکی
bank sluice U دریچه تخلیه
area evacuation U تخلیه منطقهای
vacated U تخلیه کردن
vacates U تخلیه کردن
quit U تخلیه خانه
electric discharge U تخلیه الکتریکی
education pipe U لوله تخلیه
drain plug U پیچ تخلیه
discharging wharf U اسکله تخلیه
discharging berth U اسکله تخلیه
discharger of a capacitor U تخلیه خازن
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
electrical discharge U تخلیه برقی
electron discharge U تخلیه الکترونها
quitting U تخلیه خانه
flaming discharge U تخلیه مشتعل
exhaust stroke U مرحله تخلیه
depletion layer U ناحیه تخلیه
exhaust chute U ناودان تخلیه
evacuant U تخلیه کننده
escape channel U مجرای تخلیه اب
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
discharge velocity U سرعت تخلیه
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
discharge currect U جریان تخلیه
discharge conveyor U نوار تخلیه
discharge cock U شیر تخلیه
discharge chute U سرسره تخلیه
disembarkation U تخلیه کردن
drain cock U لوله تخلیه
discahrge pipe U لوله تخلیه
depletion zone U ناحیه تخلیه
discharge end U سمت تخلیه
discharge end U محل تخلیه
discharge gate U دریچه تخلیه
discharge resistance U مقاومت تخلیه
discharge recorder U تخلیه نگار
discharge pressure U فشار تخلیه
discharge opening U مجرای تخلیه
discharge opening U راهگاه تخلیه
discharge of chips U تخلیه براده ها
discharge nozzle U فواره تخلیه
discharge head U ارتفاع تخلیه
depletion barrier U ناحیه تخلیه
high rate discharge U تخلیه شدید
discharges U تخلیه بار
sluice U دریچه تخلیه
point discharge U تخلیه نقطهای
sluiced U دریچه تخلیه
sluices U دریچه تخلیه
glow discharge U تخلیه تابنده
glow discharge U تخلیه تابناک
drain U تخلیه کردن
drained U تخلیه کردن
draining U تخلیه کردن
drains U تخلیه کردن
relief well U چاه تخلیه
residual discharge U تخلیه مانده
road clearance U تخلیه جاده
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
rotary discharger U تخلیه گر گردان
ozone depletion U تخلیه اوزون
Recent search history Forum search
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
3she brought disgrace on the family.
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1معنی lead lag compensator
1Soar
2single gas
1preppy
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com